فروشگاه پینک پیگ

فروشگاه پینک پیگ یکی از پر چالش ترین پروژه انجام شده توسط تیم ما بود . مغازه ای که برای این کار در نظر گرفته شده بود تقریبا در تمام زوایا قناسی داشت و در تمام اجزای آن ناهماهنگی ها و زوائدی دیده میشد . ما باید به گونه ای عمل میکردیم که در عین حال که تمام زوائد موجود را میپوشاندیم قناسی ها و ناهماهنگی ها را هم حل میکردیم و خوشبختانه همینطور هم شد ! امروز اگر کسی وارد این مغازه میشود مطلقا متوجه قناسی و یا نا هماهنگی نمیشود و همه ی جزییات به بهترین شکل در سرجای مناسب خود قرار گرفته اند . ایده ی رنگ صورتی از جانب خود کارفرما مطرح شد و پس از ارائه ی چند آلترناتیو با تم صورتی در ترکیب با رنگهای دیگر بالاخره با این طرح  صورتی و سفید موافقت شد . به گونه ای که زمینه کار تمام صورتی در نظر گرفته شد البته در سه پرده ی مختلف وبرای تمام کارهای فلزی داخلی رنگ سفید در انتخاب گردید. یکی از درخواست های کارفرما تامین حداکثر گنجایش ممکن در قفسه ها و انباری ها بود و به همین جهت ما در طراحی قفسه ها معمولا در قسمت های پایین دست کمد های درب داری را برای انبار کردن اجناس در نظر گرفتیم .  در جانمایی قفسه های دیواری سعی کردیم با یک چرخش 45 درجه ای در راستای عمود بر ضلع بر مغازه دید بهتری را از بیرون به داخل برای این قفسه ها ایجاد کنیم . در نورپردازی این فضا سعی کردیم با کمترین هزینه در عین حال که نور های مدنظر را برای قسمت های مختلف تامین میکنیم عناصر نورپردازی راخود به المان هایی دکوراتیو تبدیل کنیم.

سپه سرام

سپه سرام

سپه سرام يك فروشگاه كاشي و سراميك با سابقه است كه در اين مقطع زماني تصميم به تغيير در ديزاين و دكوراسيون مغازه ي خود گرفته است ، طراحي حاضر حاصل ساعت ها گفتگو و تبادل نظر بين تيم معماري و كارفرما است ، فارغ از مسائل فني معماري هميشه در هر شغلي نكته هايي هست كه فقط از طريق كارفرما ميتواند به معمار منتقل شود و عمدتا شنيدن اين نكات هميشه براي ما جذاب است چرا كه ما ميدانيم تركيب اين اطلاعات و دانش فني و هنري معمار همواره ميتواند منجر به خلق آثار ارزشمندي شود !

مهم ترين مساله اي كه در طراحي اين پروژه مد نظر ما بود حالت نمايش سراميك ها بود ! ما طبق روال معمول كارهايمان هميشه قبل از شروع يك كار جديد نگاهي به نمونه كارهاي انجام شده در آن حوزه مي اندازيم و براي اين كار نيز چندين فروشگاه سراميك فروشي را بصورت حضوري و مجازي رصد كرديم ! الگوهاي اشتباه زيادي در اين فروشگاه ها قابل ملاحظه است مثلا در خيلي از فروشگاه ها براي نمايش جنس هاي خاص اقدام به ايجاد احجامي با فرم هايي در ويترين ها شده است ( علي الخصوص براي كاشي استخري ها ) كه از نظر ما اين يك كار اشتباه است ، مخاطب در نگاه اول فرم را مي‌بیند ، بعد در گام دوم ممكن است متوجه متريال تشكيل دهنده آن هم شود ! و گاها مخاطب اصلا توجهي به متريال تشكيل دهنده ي فرم ندارد ! مضاف بر اين در حجم كار شده امكان نمايش تك به تك تايپ هاي متريال مدنظر با شرايط مطلوب وجود ندارد !
از ديگر الگوهاي اشتباه چسباندن سراميك ها به ديوارها برا نمايش شكل كارشده ي آنهاست!در اين نوع نمايش مگر با اتيكت مشتري را متوجه كرد كه اين سراميك سراميك پوشش ديوارهاي مغازه نيست و از اجناس قابل فروش است !

طرحي كه از جانب ما به كارفرما پيش نهاد شد طرحي بود كه خيلي رك و پوست كنده تمام اجناس را به تفكيك به مشتري معرفي ميكرد ، مثل يك آلبوم عكس كه تمام صفحاتش باز شده اند و جلوي چشمان مخاطب قرار گرفته اند !
در طراحي كلي سعي شد چيزي تحت عنوان ويترين براي مغازه در نظر گرفته نشود چرا كه منجر به كورشدن ديد عابرين به داخل مغازه ميشد! و در عوض در كنارها استندهاي ايستاده اي كار شد كه با يك زاويه خاص به سمت خيابان چرخيده ميشدند ، اينها خود نقش ويترين را داشتند كه ديد به داخل مغازه را نيز مختل نكرده بودند و تنوع جنس بيشتري را هم به نمايش ميگذاشتند ، در طراحي اين استندها سعي شد از حداكثر ارتفاع ممكن نيز استفاده شود و قالب هاي سراميك كه در ارتفاع هاي مختلف آن قرار ميگرفتند براي بهتر ديده شدن با زاويه هاي متفاوتي نصب ميشدند .
استندهاي كشويي كه سراميك هاي اسلب قواره بزرگ را نمايش ميدادند به انتهاي مغازه منتقل شدند و در قسمت انتهايي مغازه نيز با استفاده از سراميك استخري و تركيب با سراميك اسلب يك توتم براي جانمايي لوگو و لوگوتايپ مغازه در نظر گرفته شد !
در قسمت مياني مغازه نيز احجامي نسبتا پيچيده با سراميك اسلب كار شد كه قسمتي از آنها كاركرد كانتر فروش را داشتند و قسمتي نير استندهايي براي نمايش اشيا دكوري بودند ! هدف ازين كار نمايش نمونه كاري از حجم سازي با سراميك اسلب بود كه اين روزها در بازار بسيار خواهان دارد . بايد توجه شود كه دراين قسمت ما صرفا قصد داشتيم تكنيك اجرايي مذكور و قابليت هاي استفاده ازين نوع سراميك را نشان دهيم و هدف صرفا نمايش آن متريال خاص نبود چرا كه سراميك هاي اسلب بصورت جداگانه در استندهاي كشويي نماش داده ميشوند . در امتداد همين رديف وسط چندين استند كوچك كه ارتفاع زير يك متر داشتند جانمايي شد براي نمايش تعدادي از سراميك هاي عرض يك متر و كمتر ، در طراحي تابلوي بيروني اين مغازه و همچنين محوطه پياده رو سعي شد از انواع سراميك هاي موجود استفاده شود .

فروشگاه لباس جرسه

.

جرسه نام يك فروشگاه مولتي برند لباس ايراني است ، اين فروشگاه قصد داشت شعبه جديد خود را در مجتمع تجاري اوپال تهران راه اندازي كند ، براي اين كار واحد نسبتا بزرگي از اين مجتمع را اجاره كرده بود ، واحدي كه وجه تمايزش با ديگر واحدها اجازه دخل تصرف در قسمتي از فضاي بيروني بود . همانطور كه از عنوان اين فروشگاه پيداست اجناس زيادي از برند هاي مختلف قرار بود در اين فروشگاه عرضه شوند كه بواسطه ي تنوعي كه در شكل اين اجناس وجود دارد شرايط متفاوتي براي نمايش را نيز ميطلبیدند و از طرفي حضور اين برندها در اين فروشگاه هم هميشگي نيست يعني همواره برندهاي جديد اضافه ميشوند يا برندهايي حذف ميشوند !  ما بايد در طراحي قفسه ها و رگال براي اين حجم از تنوع در شكل و سايز و مدل چاره انديشي ميكرديم . براي اينكار ما حتي الامكان سعي كرديم به مدلي منعطف دست يابيم مثلا استندهاي ايستاده كه پروفيلهايي با يراق پيچ و مهره براي آويز لباس دارند كه قابليت تنظيم ارتفاع و چرخش دارند ، و علاوه بر اين سعي شد براي هركدام از اجناس فضاي نمايش خاصي طراحي شوند مثلا استند ها و رگالهايي براي انواع تيشرت و شلوار و پيرهن ، استند مخصوص جوراب ، استند كلاه، استند اكسسوري ، ويترين زيورآلات ، استند كيف و كوله پشتي ، قفسه كفش و … چالش ديگر تنوع طرح و رنگ اين لباس ها بود كه عمدتا هم از رنگ هاي گرم براي طراحي اين لباس ها استفاده شده است كه همنشيني اين رنگ ها در كنار هم يك بي نظمي را بوجود مياورد ، بواسطه ي همين مساله ما سعي كرديم كه در پس زمينه ي اين اجناس هيچگونه رنگ گرمي كار نشود و از رنگ خاكستري روشن براي قفسه ها ، كف و ديوار ها تا ارتفاع قفسه ها استفاده شد، و رنگ نارنجي كه تم اصلي كار اين برند بود را به سقف و قسمت بالادست ديوار ها منتقل كرديم چرا كه اين رنگ نارنجي اگر در كنار لباس ها قرار ميگرفت بواسطه هيجان زيادي كه در خود دارد بر رنگ هاي موجود در لباس ها غالب ميشد و اجازه ي ديده شدن به آنها را نميداد و به نوعي آنها را از كانون توجه خارج ميكرد ، و از طرفي با توجه به ارتفاع بلند سقف فضاي منفي زيادي براي قرار گيري لوگو مغازه بوجود مي آمد كه موجب خوانايي بهتر اين لوگو ميشد .
چالش ديگر اين پروژه مساله محدوديت مالي بود كه همواره در اكثر پروژه ها همراه ماست ، در طراحي اين پروژه نيز سعي شده تمهيدات لازم براي كنترل هزينه ها بكار رود ، براي مثال تمام قفسه ها از پروفيل آهني سبك ساخته شدند كه اكثر ديتيل هاي آنها نيز با پروفيل يك در دو سانتي متري طراحي شده كه كمترين وزن ممكن را در بين پروفيل هاي آهني داراست و اين خود موجب اجراي اين استندها با كمترين هزينه ممكن ميشود و از طرفي استفاده از پروفيل فولادي موجب استحكام و دوام بالاي اين اجزا نيز ميشود.
براي كنترل هزينه ها هيچ حركتي جز رنگ آميزي روي سقف انجام نشد و تاسيسات روي سقف بصورت اكسپوز به نمايش در آمدند .

ساعت فروشی امجدی

این پروژه یک مغازه 45 متری است با نیم طبقه‌ای 15 متری که باید برای فروشگاه مولتی برند ساعت طراحی می‌شد.
مغازه استیجاری است. معمولا در کارهای تجاری که ملک استیجاری هست، یک مسأله و چالش مشترک در کار وجود دارد که محدودیت‌هایی برای طراحی فضا ایجاد می‌کند.
اینکه کارفرما درخواست دارد در بهینه‌ترین حالت ممکن کمترین هزینه را روی بدنه‌ی اصلی ملک داشته باشد و بودجه مورد نظر، روی آبجکت‌هایی که قابل جابه‌جایی هستند هزینه شود که در صورت جابه‌جایی مغازه بتواند وسایل داخل فضا را به ملک بعدی منتقل کند.
از دیگر چالش‌های کار این بود که تیم ما حق تخریب یا تغییر اساسی در وضع موجود رو نداشت.
سقف کاذب مغازه از تایل‌های پی‌وی‌سی کار شده بود که از لحاظ بصری هم عنصری زائد و زشت بودند و هم نامناسب برای کانسپت اصلی کار.
تصمیم گرفتیم تایل‌ها رو برداریم و سقف وافل بتنی زیرش رو با کمترین هزینه و اصلاحت خیلی کم مرتب کنیم و حفظش کنیم.
سرامیک طرح بتن کف رو حفظ کردیم و دیوارها رو فقط رنگ زدیم.
با توجه به اینکه نمیشد روی بدنه بیرون نما تابلو کار کرد پیشونی نیم طبقه فرصت خیلی خوبی بود برای اجرای تابلوی اصلی.
پیشونی رو شاسی کشی کردیم و روی اون رو با ام‌دی‌اف خام کاور کردیم و رنگ زدیم و همین شد تابلوی اصلی مغازه.
پله‌ی انتهای مغازه رو نه میتونستیم حذف کنیم و نه میشد اونو حفظ کرد. روی پله و بدنه پله رو هم با ام‌دی‌اف خام کاور کردیم و رنگ زدیم. زیر پله شد انبار جعبه‌های ساعت و جلوی اون کانتر فروش رو کار کردیم.
کنار کانتر در نقطه شروع پله یک آیینه قدی با نورپردازی متمرکز تعبیه شده برای پرو ساعت.
با توجه به عرض کم‌ مغازه چیدمان ویترین‌ها در طول کشیدگی مغازه شکل گرفت تا کاربر به راحتی بتواند در فروشگاه حضور یابد قدم بزند و در حرکت او برای دید مسلط به ویترین‌ها هیچ تداخل و مزاحمتی ایجاد نشود.
با بودجه محدودی که داشتیم مجبور بودیم ویترین‌ها رو خودمون بسازیم که هزینه‌ها را تا حدود زیادی کنترل کنیم، پایه ویترین‌ها پروفیل آهنی و بدنه اون رو با ام‌دی‌اف معمولی و قسمت نمایش رو شیشه 8میلیمتر در نظر گرفتیم.
شیشه روی ویترین‌ها برای نمایش بهتر ساعت‌ها به صورت مورب طراحی شده و همچنین پایه‌های فلزی بصورتی اجرا شده که هم وزن بالای ویترین رو تحمل کنن و هم جلوی ویترین پاگیر نشود.
ویترین‌های جلوی ورودی مغازه، استندهای وسط مغازه و قفسه‌های روی دیوار رو با ام‌دی‌اف خام کار کردیم و هیج رنگی رو به اون‌ها نزدیم تا هزینه ساخت رو حتی نسبت به ویترین‌های اصلی پایین‌تر بیاریم.
با وجود تمام محدودیت‌های پروژه، این کار در نهایت تواضع خود از زیباترین و جذاب‌ترین کارها برای دفتر ما شد.

طلا فروشی هیرا

لوکیشن‌ طلا فروشی هیرا و همچنین متراژ خیلی پایین اون از اصلی‌ترین چالش‌های این پروژه بودند.
مغازه در یک مسیر کاملا پرتردد قرار داشت. زیربنای اون کمتر از 10 متر بود با یک نیم طبقه داغون و بدون دسترسی که البته یک متر پیش آمدگی در مغازه داشت‌.
ارتفاع مغازه حدودا 5 متر میشد، البته ورودی مغازه تا ارتفاع 2.5 متری شیشه سکوریت کار شده بود و بالای اون دیوار چینی شده بود.
این بنای قد بلند فرصت خوبی برای ارتباط گرفتن درون خود با فضای شهر داشت‌.
کل ورودی رو برداشتیم و تا زیر سقف و در ارتفاع 5 متر رو شیشه کار کردیم.
سازه ویترین و در ورودی از جنس پروفیل آهنی کار شد و داخل فرم‌هاش شیشه شفاف ضد گلوله نصب شد.
بدنه زیرین ویترین و همچنین کانتر فروش از سرامیک اسلب انتخاب شد تا این اتصال از بیرون به درون تقویت شود.
سقف‌ها و پیشونی نیم طبقه با ترکیب رنگ انتخاب شده تبدیل به هویت و معرف این پروژه شده و تابلوی اصلی ما روی پیشونی نیم طبقه نصب شد.
زیر فضای نیم طبقه با یک پارتیشن تمام فلز به دو قسمت تقسیم شده، یک قسمت کاملا پرایوت برای آبدارخانه و همچنین دسترسی به نیم طبقه.
و قمست دیگر که در خدمت فضای کل بود به رنگ تیره رنگ آمیزی شد. یک کنسول و آیینه بزرگ و همچنین نور پردازی متمرکز روی سوژه، هر کاربری رو وسوسه میکرد تا خودشو توی موقعیت قرار بده و خریدشو پرو کنه.