ویلا باغ گردو

امروزه ما وقتي از طراحي ويلا صحبت ميكنيم ناخودآگاه يك خانه لوكس و مجلل را متصور ميشويم كه اغنيا براي گذران اوقات فراغت از آن استفاده ميكنند و معمولا به واسطه ي زميني به نسبت بزرگ تر از زمين هاي شهري و بهره مندي از فضاي سبز و همچنين وضعيت مالي مطلوب تر ، آزادي عمل بيشتري را براي طراحي نیز بهمراه دارد و انسان امروزی كه اين اتفاق را فرصتي ميبيند براي ايجاد فضاي براي فرار از ناملايمتي هاي زندگي شهري امروزي .
تا به اينجاي كار همه چيز از نظرشخص در ايده آل ترين حالت ممكن قرار دارد ولي اتفاقي كه در ادامه رقم ميخورد اين است كه از همان الگوي خانه سازي شهري و چه بسا بسيار مفصل تر و پر تمطراق تر براي ساخت خانه اي در دامان طبيعت بهره گرفته میشود! و افراد هرآنچه را كه در خانه هاي آپارتماني شهريشان نتوانسته اند داشته باشند در اينجا ميخواهند يكجا داشته باشند ! گويي از نظر ايشان ويلا صرفا يك خانه است با امكانات بيشتر و مجهزتر ! مجلل تر و لوكس تر !
و چيزي كه فراموش ميشود يا به تعريفي هيچ وقت شناخته نشده است عواملي هستند كه موجب خستگي انسان امروز از زندگي شهري و عمدتا آپارتماني شده است ! عواملی كه اين انسان را ترغيب به رهايي از شهر و نزديك تر شدن به طبيعت ميكنند. اين عدم شناخت موجب شده كه اين بار نيز در برگشت به طبيعت آن عوامل آزارنده و مخل آرامش روانی را بهمراه خود ببرد ! چرا كه قسمت عمده اي از اين عوامل در الگوي معماري شهري موجود و البته سبک زندگی افراد نهفته اند !
ايده آل ما براي طراحي يك ويلا در دل طبيعت بيش از اينكه شبيه يك خانه ي مجلل شهري باشد ، چيزيست مثل يك خانه روستايي ، بديهي است كه منظور ما از شبيه بودن به هيچ وجه شباهت ظاهري نيست! بلكه انديشه و اساس شكل گيري يك خانه روستايي مد نظر ماست . خانه هاي روستايي كه در اشكال و فرم هاي گونان در اقليم هاي مختلف كشورمان قابل مشاهده اند ولي با وجود اين تنوع در ظاهر همگي از اصول و قواعد ثابتي در معماري و شكل گيري بهره جسته اند،درك اين اصول و قواعد درعين سادگي براي عموم مردم كار سختي است !

از نظر ما اين فرم ها و متريال ها ي اين خانه هاي روستايي نيستند كه آن اتمسفر و آن شرايط سكني گزيني مطلوب را براي يك ويلاي مدرن در دل طبيعت ايجاد ميكنند چرا كه در اين ساليان به وفور خانه هايي مو به مو شبيه به خانه هاي روستايي از خانه هاي خشت و گلي كويري گرفته تا كلبه هاي چوبي جنگلي ساخته شده ولي هيچكدام نتوانسته اند آن نياز را به شكلي درست پاسخگو باشند ! خانه هايي كه بلافاصله پس از فروكش كردن هيجان اوليه در ذهن كاربر به تلي از مصالح زائد و خسته كننده تبديل شده اند !

چيزي در آن كلبه ي جنگلي واقعي و آن خرابه هاي خشت و گلي كويري وجود دارد كه در شكل شبيه سازي شده ي آن وجود ندارد !

يك خلوص در آن خانه ها وجود دارد يك حال و هوا ، يك صفا و صميميت چيزي كه ما معمارها آن را اتمسفر يا حس مكان ميناميم ، اين اتمسفر چيزي است كه هر انساني در طول عمر خود حداقل يكبار آن را تجربه كرده يا شايد در آن زيسته است ! شايد در خانه ي قديمي مامان بزرگ ! شايد در سفر به يك روستاي قديمي در دل جنگل هاي شمال ايران يا در روستايي در ميان رشته كوههاي زاگرس ! شايد در ماسوله شايد در اورامان تخت و سرآقاسيد ، شايد در روستاي دره دنگ در لرستان ، شايد در خرابه هاي شهر تاريخي مورچه خورت ! شايد در فيلم هاي عباس كيا رستمي يا در كارتون بچه هاي كوهاي آلپ !

حس آشنایی که در پس ذهن همه ما وجود دارد و زمانی که به داشتن یک خانه باغ یا ویلا فکر میکنیم ناخواآگاه آنطور حال و هوایی را برایمان متصور میشود و چیزی جز آن نمیتواند این نیاز یا خلا بوجود آمده در زندگیمان را پر کند .
این حس صرفا یک احساس نوستالژی نیست یک احساس واقعی است که میتواند در زندگی کنونی ما نیز وجود داشته باشد ، حسی که قسمت اعظمی از آن به معماری مرتبط است . به زبان ساده تر میتوان گفت که میشود امروز هم ساختمان هایی ساخت کاملا مدرن و مرتبط با نیازهای جدیدمان ولی از آن حس ، از آن اتمسفر و حس مکان برخوردار باشد .

يك خانه روستايي فارغ از توجه به فرم و تزيين و تلاش در راستاي زيبايي ساخته ميشده ! اين خانه در راستاي پاسخگويي به نيازهاي غريزي يك انسان ساخته ميشده!
نيازهايي كه به درستي توسط انسان آن عصر. شناسايي شده اند ! چيزي كه به آن فرد روستايي آن معمار نامعمار الهام بخش است غریزه و تجربه ي زيسته است ! او بر اساس همين تجربه بهترين مصالح را دردسترس ترين مصالح ميداند! چيزي كه از قضا بيشترين انطباق و سازگاري را با محيط و اقليم دارد ! چيزي كه مقرون به صرفه ترين انتخاب است! او بر اساس همين تجربه و بر اساس غريزه خواص سايه و نور را به خوبي ميشناسد ! و به دقيق ترين شكل ممكن آن را در معماري خود تنظيم ميكند ! درك غريزي او از امنيت و عوامل مخل اين امنيت درك بسيار دقيقي است ! او آسايش را خيلي بهتر از انسان امروزي درك ميكند ! انساني كه در به در به دنبال اين آسايش در طبيعت گشته است !
درك اين انسان از تعريف اوليه معماري يعني سرپناه بسيار درك عميق تر و دقيق تري است ! تعبیر ما اینست که آن چیزی که در معماری اتمسفر یا حس مکان نامیده میشود درواقع پاسخگویی به آن نیازهای طبیعی و اساسی انسان به وسیله ی معماری است ، پاسخگویی در خالصانه ترین حالت ممکن ! فارغ از هراضافه کاری و هرچیزی که از خلوص آن بکاهد . دراین خانه ها تنها به آن مساله های اصلی و اساسی معماری و سکنی گزینی پرداخته شده است ، هیچ آرایه ی اضافی را با خود بهمراه ندارد ! و این کار برای انسان آن زمان و مکان که هنوز توسط رسانه بیمار نشده است کار راحتی است ! الگوی معماری روستایی از نظر ما چیزیست شبیه خانه سازی و لانه سازی که در حیات وحش وجود دارد ، سبکی از معماری که ما آن را معماری غریزی نامید .

و اما مساله امروز ما در معماری فهم و تفکیک شباهت ها و تفاوت های ما با آن انسان هاست ! تفاوت های بسیار زیادی بین ما و آن انسانها وجود دارد که عمدتا بواسطه تحولات در علم و پیشرفت تکنولوژی ایجاد شده اند که تاثیرات شگرفی در سبک زندگی و سبک اندیشیدن انسان های مدرن بهمراه داشته اند! و شباهت های بسیاری بین ما و آن انسانها که در نیازهای طبیعیمان وجود دارد . درمعماری نیز به همین نسبت تفاوت ها و شباهت هایی بین این دو موقعیت زمانی وجود دارد . تکنولوژی موجب تولید مواد و مصالح جدیدی شده همینطور تکنیک ها و روش های ساخت جدید و درعین حال شباهت هایی نیز کماکان وجود دارد که عمدتا در مواجهه معماری با بستر طبیعی است . شناسایی و تفکیک این تفاوت ها و تشابهات امری ضرووری است که میتواند به معماری امروژ ما غنا ببخشد .

“ویلا باغ گردو ” خانه ای ویلایی است که ما آن را در دفتر معماری ارژن در سال ۱۴۰۰ طراحی کرده ایم و در فرایند طراحی آن حداکثر تلاش شده که از اندوخته های علمی و تجریباتمان برای خلق این فضای متناسب با زمان و مکانش استفاده کنیم .
ویلا باغ گردو خانه ایست نو و مدرن ولی درعین حال آشنا ! متين و موقر و سازگار با بستر طبيعي خود ،خانه ای كه حداكثر تلاش خود را در جهت بهينگي و خلوص دارد ! چيزي براي نمايش دادن ندارد ولي بسيار زيبا و دلنواز است ! مجلل نيست ولي بسيار آسايش دارد !به دنبال نمايش يك فرم يا تزيين خاص نيست ولي از يك نظم طبيعي برخوردار است ! كالبدي دارد متشكل از اجزا و عناصر مورد نيازش ! هيچ عنصر غيرضروي در آن بكار نرفته و هر عضو مشغول به انجام كاري است ! بیش از اینکه هدفش نمایش چیزی باشد سرش به کار خودش گرم است
نياز به امنيت و آسايش را خوب ميشناسد ! نور و سايه و خواص اقليم را و همينطور ارتباط با طبيعت پيرامون !
ما براي خلق اين فضا چشم هايمان را بستيم و به گذشته رفتیم و سپس چشم هايمان را در حال باز كرديم و شروع به طراحي كرديم ……

ساختمان اداری تجاری جمشیدی

پروژه آقای جمشیدی از تجمیع دو ملک در بر یکی از خیابان‌های شلوغ شهر، زمینی ال شکل را در اختیار ما می‌گذاشت که باید برای آپارتمانی اداری تجاری طراحی میشد.
طبق خواسته کارفرما طبقه همکف به عنوان قصابی و زیرمین فضای کارگاه قصابی، و سه طبقه دو واحده روی تجاری با کاربری اداری باید طراحی میشد.
ملک فقط از جهت معبر اصلی نورگیر بود و در سه جهت دیگر همسایگی وجود داشت.
با توجه به اهمیت ویژه طبقه تجاری و همچنین بَر اصلی ساختمان که باید تماما در خدمت تجاری می‌بود، اساسی ترین مساله‌ای که تیم با آن مواجه بود دسترسی‌های به طبقات و جای‌گذاری باکس پله و آسانسور بود.
شکل هندسی ال مانند زمین فرصت خوبی بود تا کورترین نقطه رابرای فضای پله و آسانسور انتخاب کنیم و کمترین طول از بَر ملک را برای ورودی تعریف کنیم. راهرویی با عرض دو متر و طول حدودا هشت متر ما را به دستگاه پله وصل میکرد و این ارتباط عمودی، در طبقات به فضایی لابی طور میرسید که تقسیم بندی فضاها را آسان‌تر می‌کرد.
طبقه تجاری با حداکثر استفاده از بَر ملک با ارتفاع پنج متر و همچنین نیم طبقه‌ای در انتهای مغازه با نماهای کاملا شیشه به صورتی تعریف شد که از حداکثر ظرفیت‌های ملک برای ویترین و نمایش استفاده شود‌.
با توجه به وضعیت نورگیری ملک و همچنین عرض کم اون تقسیم بندی فضا در عرض زمین، برای دو واحد در طبقات امکان پذیر نبود.
یک واحد را در کشیدگی عرض ملک و تماما با پنجره‌های قدی رو به معبر تعریف کردیم و واحد دوم در انتهای ملک قرار گرفت که برای تأمین نور آن از یک نورگیر وسیع با ابعاد 4 در 3 متر چسبیده به مرز همسایگی در انتهای زمین استفاده کردیم.
سطح نورگیری بالای این وید هم فرصت تامین نور تمام فضاهای واحد را به ما می‌داد و هم از لحاظ فنی و مقررات ملی با ابعاد استاندارد خود جزء محدوده ملک حساب نمی‌شد و مالک جریمه‌ای بابت اضافه ساخت آن پرداخت نمی‌کرد.
برای واحدهای جلویی بالکن‌های طولی به گونه‌ای در عمق ملک نفوذ کردند  که کمترین سطح مقطع را با شلوغی خیابان داشته باشند و همزمان با وجود باغچه‌ و سکوی نشیمن فرصتی باشند برای استراحت‌های کوتاه و لحظه‌ای.
با توجه به اهمیت زیاد نماهای جانبی در این پروژه و همچنین نمای اصلی اون که در بر خیابان اصلی بود متریال مورد استفاده اندود سیمان لیسه سفید و روی آن رنگ نانوی عایق در نظر گرفته شد تا هم یکپارچگی و زیبایی نماها را داشته باشیم و هم از لحاظ مالی هزینه‌ها را کنترل کرده باشیم.

طراحی نما ساختمان آقای طاهری

 

این کار از معدود پروژه‌هایی بود که دفتر ما در حوزه طراحی نمای ساختمان انجام داده چرا که بر این باوریم نمای ساختمان جزئی از ساختمان هست و جدای از کلیت آن نیست.
پس از ارجاع کار به دفتر و بررسی‌های اولیه خوشبختانه ساختمان در مرحله‌ای بود که فرصت پیوند دادن نما به کلیت ساختمان و ایجاد تغییرات اساسی وجود داشت.
ساختمان در دوجهت نور میگیرفت و چالش اصلی پروژه جهت شرقی_غربی ساختمان بود که فضاهای پذیرایی و آشپزخانه از نمای اصلی، نور غرب(مزاحم و آزارنده) میگرفتند.
با ایجاد بازشوهای قدی و عریض برای پذیرایی و آشپزخانه سعی کردیم نور لازم و ویو مناسب رو برای فضا تامین کنیم و البته برای در امان ماندن از نور غرب، جداره اصلی ساختمان در قسمت بازشوها نیم متر عقب نشینی کرد و دور تا دور هر پنجره ورق‌های فلزی به طول نیم متر از لبه پنجره رو به بیرون نصب شده تا مجموعا یک سایه‌انداز یک متری روی هر پنجره ایجاد شود و این حرکت کانسپت اصلی این پروژه رو شکل داد.
پشت هر‌ پنجره باغچه‌هایی در طول آن کار شد تا علاوه بر جلوه‌ی زیبا خود با ایجاد پوشش گیاهی تا حدی ورود گرما و گرد و خاک را به داخل کاهش دهد.
ورودی تراس جلوی آشپزخانه در پلان قبلی از پذیرایی بود و آشپزخانه دسترسی مستقیم به تراس نداشت و نور کافی این فضا تامین نمیشد.
ما تراس را عریض‌تر کردیم و ورودی اون رو با یک درب شیشه‌ای از داخل آشپزخانه تأمین کردیم. در این حالت نور فوق‌العاده با کیفیتی از کنار وارد آشپزخانه می‌شود و در بهترین حالا خود قرار میگیرد.
از دیگر چالش‌های مهم هر ساختمان نماهای جانبی اون هستن که معمولا به دلیل هزینه های اضافی پوشش خاصی برا آن‌ها انتخاب نمی‌شود و جدای از کلیت آن به حال خود رها می‌شوند.
با انتخاب متریال مناسب با توجه به شرایط مالی پروژه توانستیم این کلیت را حفظ کنیم.
متریال اصلی را سیمان لیسه کار کردیم و روی آن با رنگ نانوی سفید پوشش داده شد تا هم عایق رطوبتی کل ساختمان باشد و هم زیبایی مد نظر ما را تامین کند و هم نماهای جانبی را پوشش دهد.

ساختمان مسکونی مخروطکار

هميشه شرايط ايده آلي براي خلق يك اثر معماري وجود ندارد ! ، هرپروژه محدوديت هاي خاص خود را دارد يا شايد بهتر باشد كه مطلب را اينگونه مطرح كنيم كه هر ساختمان مسائل خاص خود را دارد و به منظور و هدف خاصي ساخته ميشود !
اين پروژه كه يك پروژه مشاركتي بين يك شركت خصوصي و يك سازمان دولتي است
و تصميم گيري هاي اوليه ، طراحي و معماري آن طبق روال معمول پروژه هاي دولتي انجام شده ، ولي پيمانكار اين ساختمان كه از شركت هاي ساختماني با سابقه استان لرستان است تصميم ميگيرد حداقل براي طراحي نما به يك تيم معماري مراجعه كند .
ساختمان در مرحله ي اجراي اسكلت به ما ارجاع داده شد ، قبل از شروع از ما خواسته شد كه طبق توافق شركا بايد نماي ساختمان تركيبي از سنگ و آجر باشد ، و مابقي كار به تيم ما سپرده شد ،
خوشبختانه هنوز هيچ ديوار چيني انجام نشده بود و از طرف كارفرما اين اجازه به ما داده شد تا پلان هاي داخلي را تا اندازه اي كه اسكلت به ما اجازه ميداد دستكاري كنيم ! اين دستكاري در پلان عمدتا شامل استاندارد سازي فضاهاي داخلي ميشد و به خاطر اسكلت كار شده امكان دخل و تصرف بيشتر در حجم كلي كار براي ما فراهم نبود .
در ادامه يك طراحي داخلي ديفالت هم براي واحد ها در نظر گرفته شد كه در صورت تمايل خريداران واحدها امكان اجراي آن فراهم باشد ،

در طراحي نماي اين ساختمان اولين مساله اي كه مدنظر ما بود ايجاد پنجره هايي با حداكثر مساحت ممكن بود ، پنجره هايي با okb ٤٠ سانتي متري و ارتفاع ٢ متر ، قيد افقي در ساختار اين پنجره ها وجود ندارد و براي تامين امنيت اين پنجره يك نرده فلزي در جبهه ي بيروني پنجره ها در نظر گرفته شده كه تا ارتفاع ٩٠ سانتي متر از كف ادامه پيدا ميكند . اين نرده در قسمت بازشو پنجره ها سي سانتي متر نيز پيشروي افقي رو به بيرون دارند ، يك كادر سنگي بيست سانتي متري نيز دور پنجره ها در نظر گرفته شده كه علاوه بر زيبايي كه به پنجره ها داده تا حدودي از پنجره محافظت ميكند .
متريالي كه براي جداره هاي نما در نظر گرفته شده شامل يك مدل آجر نسوز سفيد رنگ و سنگ سفيد چيني ازنا ميباشد، و به سادگي هرچه تمام تر بدون هيچ آرايه و اضافاتي در جداره كار شده اند و در خدمت ايجاد حجم كلي اين ساختمان هستند ، اهداف اصلي در طراحي نماي اين ساختمان را ميشود موارد زير برشمرد ؛ رسيدن به طرحي با كمترين هزينه در عين حال زيبايي قابل ارائه ، امكان اجرا با نيروهاي اجرايي دردسترس ، رعايت استانداردها و ضوابط ، كار در چهاچوب توافقات انجام شده بين شركا ، اجرا با حداكثر سرعت ممكن و استفاده از مصالح دردسترس و بومي ، استفاده از مصالحي با كمترين ميزان جذب گرما با توجه به رنگ روشن اين مصالح ، اجراي سنگ در قسمتهاي پاييني و پوشش تمام جداره طبقات در ارتفاع هاي بالاتر با آجر و بالابردن ايمني ساختمان ازين جهت .

طراحي اين پروژه از جهاتي براي ما تجربه ي
ارزشمندي بود ! چراكه اين پروژه با بازخوردهاي متناقض زيادي از جانب شهروندان و مخاطبان ما همراه بود !
گروهي از مخاطبان از سادگي و بهينه بودن اين كار لذت ميبردند و گروهي بيان ميكردند كه كار برايشان خسته كننده است و از ما انتظار كاري پرهيجان تر و شلوغ پلوغ تر را داشتند ، واقعيت امر اينست كه از نظر ما ارائه يك آلترناتيو مينيمال و فانكشنال براي اين پروژه بسيار كار هوشمندانه اي بود چرا كه شرايط پيچيده ي اين پروژه پذيراي چيز ديگري نبود ! كارفرماهاي اين پروژه دو مجموعه بودند كه قطعا در هركدام ازين مجموعه افرادي با نظرات متفاوت حضور داشتند ، تعهدات و قراردادهايي بين اين دو گروه رد و بدل شده بود و همه ي اين عوامل در به وجودآمدن آلترناتيو نهايي اثر گذار بودن، در اينطور شرايطي طرح پيشنهادي نميتوانست بر اساس سليقه فردي يا يك كانسپت خاص پيش برود ، بلكه بايد طرحي ميبود كه براي جز به جز آن دلايل فني و واضحي ارائه ميشد ، منظور از دلايل واضح شايد دلايلي باشد كه بتوان آنها را بصورت كمي بيان كرد ! طرحي كه بر اساس استانداردها ، ضوابط فني ، طرحي در چهارچوب توافقات انجام شده ، طرحي منطبق بر وضعيت سازه اي موجود ، شايد مهم تر از هرچيز مساله اي مالي پروژه بود كه اثر گذار بود ، در شرايط موجود هرگونه هزينه تراشي براي كار عملا نميتوانست رضايت گروه هاي كارفرما را جلب كند بلكه كار زماني ميتوانست مهر تاييد را بگيرد كه از لحاظ مالي نيز پيشنهاد ارائه شده نسبت به هزينه هاي متداول بازار مقرون به صرفه تر باشد ،
مصالح پيشنهادي مصالح ارزاني بودند و طرح ارائه شده از هيچگونه پيچيدي برخوردار نبود و اين نكته خود موجب كمتر شدن دستمزد نيروهاي اجرايي و در عين حال افزايش سرعت اجرا ميشد . بعد از تمام مسائل ذكر شده بايد به اين نيز اشاره كرد كه ركن زيبايي همواره ركن لاينفك معماريست و در پيچيده ترين شرايط نيز همواره از معمار اين انتظار مي رود كه پيشنهادش با تمام تدابيري كه دارد بايد زيبا هم باشد و ما نيز تمام تلاش خود را در اين راستا انجام داده ايم .

عالی نژاد

عالی نژاد

این ساختمان چهار طبقه در مرحله‌ای به ما ارجاع شد که کارفرما اسکلت ساختمان و دیوار چینی‌های دور ساختمان را انجام داده بود.
به دلیل عدم برنامه‌ریزی‌های پیش از اجرا، کارفرما در این مرحله به این نتیجه رسیده بود که برای ادامه کار باید به یک معمار مراجعه کند.
به درخواست کارفرما یک واحد مجزا روی پیلوت و یک واحد دوبلکسی روی این دوطبقه باید طراحی می‌شد.
ملک جنوبی بود و معبر اصلی در شمال ساختمان قرار داشت. در جهت جنوب دو متر حیاط خلوت وجود داشت.
خوشبختانه دستگاه پله و آسانسور در وسط ملک جای‌گذاری شده بود و برای تقسیم فضاها فرصت مناسبی ایجاد کرده بودن.
تصمیم گرفتیم آشپزخانه ‌ها رو قسمت جنوب ملک کار کنیم که نور مطلوب‌تری میگرفتن و کنار اون ها تراس‌های عمیقی تا مرز دیوار باکس پله ایجاد کنیم.
با عمق دادن به تراس‌ها هم فضای با کیفیت و قابل استفاده‌ای برای دورهمی‌های خصوصی بوجود اومد و هم ارتباط آشپزخانه با بازشوهای قدی و عریض با تراس شکل گرفت.
فضای پذیرایی و نشیمن در مرکز قرار گرفتند، خواب‌ها و حمام در قسمت شمالی زمین.
از چالش‌های اصلی پروژه ارتباط عمودی بین طبقات واحد دوبلکسی بود.
اینکه ملک یک باکس پله اصلی داشت و در این واحد باید یک پله دیگر بصورتی کار می‌شد که هم ارتباط عمودی رو داشته باشیم و هم پرت فضا به حداقل ترین حال خودش می‌رسید.
وید در نظر گرفته شده برای پله دوم دقیقا روبروی باکس پله اصلی بود
پله ‌ها رو در سه شمشیری جوری چیدمان کردیم که کمترین پیشروی رو داخل فضا داشته باشن. و طراحی اونها به شکلی معلق بود ، از یک طرف به دیوار و طرف دیگر با سیم بوکسل از سقف آویز میشدن.
در  لول اول واحد دوبلکسی آشپزخانه و تراس و پذیرایی جای گذاری شدن و در لول دوم اتاق‌های خواب،یک نشیمن خصوصی بزرگ، یک آبدارخانه دقیقا در مرکز و روبروی پله معلق، و یک تراس بزرگ در قسمت جنوبی.
به درخواست کارفرما روی پشت بام ساختمان باغچه‌های دور تا دور شکل گرفتن و در مرکز اونها یک آلاچیق طراحی شده

امجدی هاوس

خانه آقای امجدی

این خانه ویلایی دو طبقه که قبلا طبقه بالای اون توسط تیم ما بازسازی شده بود حدودا 300 متر زیربنا داشت.
جناب امجدی از ما خواستن طبقه همکف این خونه رو که حیاط فوق العاده ای هم رو به جنوب داشت بازسازی کنیم.
ساختمان بلافاصله پس از درب ورودی یک سالن وسیع و یکدست داشت. در انتهای اون آشپزخانه قرار می‌گرفت که با پارتیشن‌‌های سلبی از سالن جدا شده بود و بالای آشپزخانه وید نورگیر عریضی نصف آشپزخانه رو در برمیگرفت. آشپزخانه با اینکه بسیار عریض بود و متراژ زیادی داشت ولی کارفرما از فضای کم و ناکارآمد اون بسیار شاکی بود.
اتاق‌های خواب در قمست غربی بنا بصورت اتوبوسی پشت سر هم قرار داشتند یک اتاق از نورگیر بالای آشپزخانه و اتاق دیگر از حیاط نور میگرفتند.
چالش و محدودیت اصلی پروژه سیستم سازه‌ای ساختمان و همچنین درخواست‌های کارفرما بود که نمیخواستند در جای‌گذاری اتاق‌ها تغییری ایجاد شود.
موضوع اصلی و مهم که برای ما مطرح بود تقسیم فضایی این سالن بزرگ در بهینه ترین حالت خود با کمترین پرت فضا، که همزمان باید یکدست بودن و میدان دید وسیع اون هم‌حفظ میشد.
تصمیم گرفتیم که فضاها رو نه با پارتیشن‌های سلب که با ایجاد اختلاف تراز در فضاهای مختلف و همچنین حرکت سقف‌های کاذب و چندین دیوار بریده بریده که منجر به تقسیم فضا شده و همزمان دارای ترنسپرنسی مابین فضاها هستند، استفاده کنیم.
ورودی با یک جاکفشی و قفسه فلزی از دیگر فضاها مرزبندی شد تا مستقیما وارد سالن نشویم. کنار ورودی، فضای پذیرایی رو از دیگر فضاها جدا کردیم و چند پله اونو پایین تر بردیم به صورتی که تراز کف اصلی 50 سانتیمتر‌ بالاتر از پذیرایی قرار میگرفت.
پذیرایی با یک پنجره عریض قدی با حیاط ارتباط مستقیم داشت.
آشپزخانه از کف اصلی دو پله بالاتر قرار میگرفت، فضای اصلی آشپزخانه در زیر وید نورگیر طراحی شد. یک میز صبحانه خوری همتراز با آشپزخانه و در امتداد کابینت‌ها، هم‌مرز با فضای هال روی سکویی طراحی شد.
در انتهای غربی آشپزخانه فضایی برای میز غذا خوری تعبیه شد که بالاترین تراز فضاها را داشت، این فضا با آشپزخانه ارتباط مستقیم داشت و ورودی اصلی اون از قسمت هال با یک قوس نیم دایره تعریف شد.
فضای مابین غذاخوری و پذیرایی که عرض کمی داشت برای تلویزیون در نظر گرفته شد که میتونستیم یه چستر روبروی اون قرار بدیم.
در فضای حیاط جای دو تا پارک ماشین و همچنین یک آلاچیق با سقف متحرک در نظر گرفته شد و دور تا دور آلاچیق رو باغچه کار کردیم.
نمای ساختمان با کمترین هزینه ممکن با ملات سیمان تگری اندود شد و روی اون رو با رنگ نمای نانو عایق کردیم