ساختمان اداری تجاری جمشیدی

پروژه آقای جمشیدی از تجمیع دو ملک در بر یکی از خیابان‌های شلوغ شهر، زمینی ال شکل را در اختیار ما می‌گذاشت که باید برای آپارتمانی اداری تجاری طراحی میشد.
طبق خواسته کارفرما طبقه همکف به عنوان قصابی و زیرمین فضای کارگاه قصابی، و سه طبقه دو واحده روی تجاری با کاربری اداری باید طراحی میشد.
ملک فقط از جهت معبر اصلی نورگیر بود و در سه جهت دیگر همسایگی وجود داشت.
با توجه به اهمیت ویژه طبقه تجاری و همچنین بَر اصلی ساختمان که باید تماما در خدمت تجاری می‌بود، اساسی ترین مساله‌ای که تیم با آن مواجه بود دسترسی‌های به طبقات و جای‌گذاری باکس پله و آسانسور بود.
شکل هندسی ال مانند زمین فرصت خوبی بود تا کورترین نقطه رابرای فضای پله و آسانسور انتخاب کنیم و کمترین طول از بَر ملک را برای ورودی تعریف کنیم. راهرویی با عرض دو متر و طول حدودا هشت متر ما را به دستگاه پله وصل میکرد و این ارتباط عمودی، در طبقات به فضایی لابی طور میرسید که تقسیم بندی فضاها را آسان‌تر می‌کرد.
طبقه تجاری با حداکثر استفاده از بَر ملک با ارتفاع پنج متر و همچنین نیم طبقه‌ای در انتهای مغازه با نماهای کاملا شیشه به صورتی تعریف شد که از حداکثر ظرفیت‌های ملک برای ویترین و نمایش استفاده شود‌.
با توجه به وضعیت نورگیری ملک و همچنین عرض کم اون تقسیم بندی فضا در عرض زمین، برای دو واحد در طبقات امکان پذیر نبود.
یک واحد را در کشیدگی عرض ملک و تماما با پنجره‌های قدی رو به معبر تعریف کردیم و واحد دوم در انتهای ملک قرار گرفت که برای تأمین نور آن از یک نورگیر وسیع با ابعاد 4 در 3 متر چسبیده به مرز همسایگی در انتهای زمین استفاده کردیم.
سطح نورگیری بالای این وید هم فرصت تامین نور تمام فضاهای واحد را به ما می‌داد و هم از لحاظ فنی و مقررات ملی با ابعاد استاندارد خود جزء محدوده ملک حساب نمی‌شد و مالک جریمه‌ای بابت اضافه ساخت آن پرداخت نمی‌کرد.
برای واحدهای جلویی بالکن‌های طولی به گونه‌ای در عمق ملک نفوذ کردند  که کمترین سطح مقطع را با شلوغی خیابان داشته باشند و همزمان با وجود باغچه‌ و سکوی نشیمن فرصتی باشند برای استراحت‌های کوتاه و لحظه‌ای.
با توجه به اهمیت زیاد نماهای جانبی در این پروژه و همچنین نمای اصلی اون که در بر خیابان اصلی بود متریال مورد استفاده اندود سیمان لیسه سفید و روی آن رنگ نانوی عایق در نظر گرفته شد تا هم یکپارچگی و زیبایی نماها را داشته باشیم و هم از لحاظ مالی هزینه‌ها را کنترل کرده باشیم.

ساعت فروشی امجدی

این پروژه یک مغازه 45 متری است با نیم طبقه‌ای 15 متری که باید برای فروشگاه مولتی برند ساعت طراحی می‌شد.
مغازه استیجاری است. معمولا در کارهای تجاری که ملک استیجاری هست، یک مسأله و چالش مشترک در کار وجود دارد که محدودیت‌هایی برای طراحی فضا ایجاد می‌کند.
اینکه کارفرما درخواست دارد در بهینه‌ترین حالت ممکن کمترین هزینه را روی بدنه‌ی اصلی ملک داشته باشد و بودجه مورد نظر، روی آبجکت‌هایی که قابل جابه‌جایی هستند هزینه شود که در صورت جابه‌جایی مغازه بتواند وسایل داخل فضا را به ملک بعدی منتقل کند.
از دیگر چالش‌های کار این بود که تیم ما حق تخریب یا تغییر اساسی در وضع موجود رو نداشت.
سقف کاذب مغازه از تایل‌های پی‌وی‌سی کار شده بود که از لحاظ بصری هم عنصری زائد و زشت بودند و هم نامناسب برای کانسپت اصلی کار.
تصمیم گرفتیم تایل‌ها رو برداریم و سقف وافل بتنی زیرش رو با کمترین هزینه و اصلاحت خیلی کم مرتب کنیم و حفظش کنیم.
سرامیک طرح بتن کف رو حفظ کردیم و دیوارها رو فقط رنگ زدیم.
با توجه به اینکه نمیشد روی بدنه بیرون نما تابلو کار کرد پیشونی نیم طبقه فرصت خیلی خوبی بود برای اجرای تابلوی اصلی.
پیشونی رو شاسی کشی کردیم و روی اون رو با ام‌دی‌اف خام کاور کردیم و رنگ زدیم و همین شد تابلوی اصلی مغازه.
پله‌ی انتهای مغازه رو نه میتونستیم حذف کنیم و نه میشد اونو حفظ کرد. روی پله و بدنه پله رو هم با ام‌دی‌اف خام کاور کردیم و رنگ زدیم. زیر پله شد انبار جعبه‌های ساعت و جلوی اون کانتر فروش رو کار کردیم.
کنار کانتر در نقطه شروع پله یک آیینه قدی با نورپردازی متمرکز تعبیه شده برای پرو ساعت.
با توجه به عرض کم‌ مغازه چیدمان ویترین‌ها در طول کشیدگی مغازه شکل گرفت تا کاربر به راحتی بتواند در فروشگاه حضور یابد قدم بزند و در حرکت او برای دید مسلط به ویترین‌ها هیچ تداخل و مزاحمتی ایجاد نشود.
با بودجه محدودی که داشتیم مجبور بودیم ویترین‌ها رو خودمون بسازیم که هزینه‌ها را تا حدود زیادی کنترل کنیم، پایه ویترین‌ها پروفیل آهنی و بدنه اون رو با ام‌دی‌اف معمولی و قسمت نمایش رو شیشه 8میلیمتر در نظر گرفتیم.
شیشه روی ویترین‌ها برای نمایش بهتر ساعت‌ها به صورت مورب طراحی شده و همچنین پایه‌های فلزی بصورتی اجرا شده که هم وزن بالای ویترین رو تحمل کنن و هم جلوی ویترین پاگیر نشود.
ویترین‌های جلوی ورودی مغازه، استندهای وسط مغازه و قفسه‌های روی دیوار رو با ام‌دی‌اف خام کار کردیم و هیج رنگی رو به اون‌ها نزدیم تا هزینه ساخت رو حتی نسبت به ویترین‌های اصلی پایین‌تر بیاریم.
با وجود تمام محدودیت‌های پروژه، این کار در نهایت تواضع خود از زیباترین و جذاب‌ترین کارها برای دفتر ما شد.

طلا فروشی هیرا

لوکیشن‌ طلا فروشی هیرا و همچنین متراژ خیلی پایین اون از اصلی‌ترین چالش‌های این پروژه بودند.
مغازه در یک مسیر کاملا پرتردد قرار داشت. زیربنای اون کمتر از 10 متر بود با یک نیم طبقه داغون و بدون دسترسی که البته یک متر پیش آمدگی در مغازه داشت‌.
ارتفاع مغازه حدودا 5 متر میشد، البته ورودی مغازه تا ارتفاع 2.5 متری شیشه سکوریت کار شده بود و بالای اون دیوار چینی شده بود.
این بنای قد بلند فرصت خوبی برای ارتباط گرفتن درون خود با فضای شهر داشت‌.
کل ورودی رو برداشتیم و تا زیر سقف و در ارتفاع 5 متر رو شیشه کار کردیم.
سازه ویترین و در ورودی از جنس پروفیل آهنی کار شد و داخل فرم‌هاش شیشه شفاف ضد گلوله نصب شد.
بدنه زیرین ویترین و همچنین کانتر فروش از سرامیک اسلب انتخاب شد تا این اتصال از بیرون به درون تقویت شود.
سقف‌ها و پیشونی نیم طبقه با ترکیب رنگ انتخاب شده تبدیل به هویت و معرف این پروژه شده و تابلوی اصلی ما روی پیشونی نیم طبقه نصب شد.
زیر فضای نیم طبقه با یک پارتیشن تمام فلز به دو قسمت تقسیم شده، یک قسمت کاملا پرایوت برای آبدارخانه و همچنین دسترسی به نیم طبقه.
و قمست دیگر که در خدمت فضای کل بود به رنگ تیره رنگ آمیزی شد. یک کنسول و آیینه بزرگ و همچنین نور پردازی متمرکز روی سوژه، هر کاربری رو وسوسه میکرد تا خودشو توی موقعیت قرار بده و خریدشو پرو کنه.

کافه هما

اين پروژه يكي از اولين كارهاي دفتر ما بود،كافه براي عموم مردم يك فضاي فانتزي وجذاب است واكثر معمارها آرزو دارند درطول عمرحرفه اي خود اين فرصت برايشان مهيا شود كه يك كافه طراحي كنند  ،ما كه از دوران دانشجويي اين آرزو برايمان برآورده شده بود پيشنهاد طراحي اين كافه ازجهاتي ديگر برايمان جذابيت داشت! اينبار قراربود كافه اي را درشهر و محدوده زندگي خودمان طراحي كنيم! اين كافه قراربود دركنارپارك و درياچه ي كيو شهر خرم آباد ساخته شود! جايي كه تمام آدمهاي اين شهر در سانت به سانت آن خاطراتي دارند از كودكي، نوجواني وجوانيشان! ما اكنون قرار بود كيفيت وامكان جديدي براي اين ميعادگاه مان ايجاد كنيم! براي خودمان ،براي دوستانمان! براي هم دوره هايمان، براي ازما كوچكترها……

يك حس مشترك بين بچه هاي دفتر ما وجود دارد كه عليرغم اينكه ما درطي اين ساليان چندين كافه و رستوران ديگر  رانيزساخته ايم ولي كافه هما چيز ديگريست!

حسام زماني كارفرماي دوستداشتنی اين پروژه كه بسيار در خلق اين فضا با ما همكاري داشتند  و اگر موفقيتي درانجام پروژه حاصل شد قطعا برآمده ازتعامل درست بين تيم معماري ما وكارفرما بود.

 ما كه در آن دوران تازه با آموزه هاي پيتر زومتور  سوييسي آشنا شده بوديم ومفهوم اتمسفروحس مكان برايمان بسيار جذابيت داشت!  بسيار مصمم بوديم كه آموزه هاي جديدمان را در پروژه جديدمان بكار بگيريم!

احساسي كه  مصالح به فضا ميدادند بسيار  براي ما مهم بود! اين كه قراربودفرمها ومصالح  دراين پروژه درراستاي  تعريف اتمسفر و كاربري كه مدنظر ما بود قرار  بگيرند! اينكه قراربود يك محفل گرم و صميمي ، يك كافه شلوغ پلوغ، يک جايي براي جمع شدن اكيپ ها و محفل هاي چندنفره باشد ،يه فضاي مدرن و امروزي باشد و لي حس پس زننده اي دركارنباشد! يك فضاي خيلي صميمي وخودماني….

چوب گردو، آهن زنگ زده!  گل هاي سبز، رنگ سبز گرم كاشي ريزهاي پشت بار، رنگ سبز گرم ديوارها ، نورپردازي گرم ،سيركولاسيون ،تحرك و پويايي برنامه ريزي شده براي اين فضا،همه وهمه كنارهم قرارگرفتند كه اين حس واين اتمسفررا براي ما ايجاد كنند.

بسيار تلاش كرديم كه فضايي را دراين كافه به وجود بياوريم كه آدم ها خيلي راحت نزديك هم بشينند!  بلند بلند حرف بزنند بدون اينكه بترسند كه صدايشان ميز بغلي را اذيت ميكند!  ما ميخواستيم اتمسفر كافه یخ آدمها را آب  كند!

به همت حسام عزيز چراغ كافه هما چندساليست كه روشن است وهرازچندگاهي سري به آن ميزنيم ،براي ما هميشه تازه است ،هميشه خستگي دركن است،راستي حسام هم به تازگي صاحب يک دخترشده است، هماخانم  …..

کافه رز

سایت این پروژه یک مغازه 45 متر مربعی استیجاری بود و در همکف یک ساختمان دو طبقه قرار داشت که تا قبل از ورود ما به عنوان سوپر مارکت فعالیت میکرد و هیچگونه زیرساخت یا تأسیسات و تجهیزاتی برای کافه شدن در آن وجود نداشت.
به درخواست کارفرما یک آشپزخانه مفصل برای پخت و پز غذاهای فست فود به پروژه اضافه شد که هم محدودیت فضایی و هم چالش تامین هواکش هود برای طرح ایجاد میکرد.
علاوه بر آشپزخانه فضای یک بار یک سرویس بهداشتی، فضایی برای vip و سالن اصلی پذیرای باید تعبیه می‌شد.
با توجه به شکل هندسی مغازه در ضلع انتهایی آن فضای بار در وسط قرار گرفت مشرف به سالن اصلی. در سمت چپ آن سرویس بهداشتی و سمت راست بار، آشپزخانه با پنجره‌ای برای تحویل غذا به سالن دار طراحی شد.
با توجه به موقعیت قرارگیری آشپزخانه برا تامین هواکش هود آن دو لوله فلزی به قطر 50 سانتیمتر از آشپزخانه به داخل فضای سالن اصلی و به بیرون روی نمای مغازه اجرا شد و سپس از روی نمای ساختمان تا روی پشت بام کشیده و با رنگ زرد نقاشی شدن.
با توجه به محدودیت‌های مالی پروژه متریال‌های استفاده شده عموما سیمان لیسه، آجر سه سانتیمتر نما و رنگ انتخاب شد.
سکوی نشیمن فضای vip با مصالح بنایی ساخته شد و روی آن تشک قرار گرفت. میزها و عسلی‌ها با پروفیل آهنی و صفحه میز شیشه انتخاب شد.
در قسمت vip و همچنین سالن اصلی دو پنجره عریض طراحی شد که نور فضاها رو به صورت کامل تامین میکرد‌.
در پیاده رو باغچه‌هایی در طول کشیدگی مغازه تعبیه شد که به گل‌های رز زرد مزین شده

دکتر داوودی

مطب دندانپزشکی دکتر داوودی

اين پروژه ي با وجود مساحت كمش چالش هاي جالبي براي ما داشت ، يك مطب دندان پزشكي شخصي براي دوست عزيزمان آقاي دكتر داوودي .
اولين مساله ي پيش روي ما ضوابط و مقرراتي بود كه سازمان علوم پزشكي براي مطب هاي خصوصي تعريف كرده بود و الزاما بايد مو به مو رعايت ميشدند ، البته ما همواره نگاهمان به ضوابط و مقررات نگاه مثبتي است و سعي ميكنيم به چشم محدوديت و مانع به آنها نگاه نكنيم !

مساله ي دوم ذهنيتي بود كه عموم مردم از دندانپزشكي ها داشتند ! عموما مردم نسبت به بهداشت و نظافت مطب هاي دندانپزشكي در مقايسه با ديگر فضاهاي درماني حساسيت بيشتري دارند ! شايد دليلش شايعات و داستانهايي است كه مردم درمورد دندانپزشكي ها نقل ميكنند ، علي الخصوص كه در شهرهاي كوچك افرادي بصورت غيرمجاز به كار دندان مشغول هستند و شايد اين حساسيت ايجاد شده بيشتر متاثر از فعاليت اين دست افراد باشد.
لذا ما بايد در طراحي معماري اين فضا از تكنيك هايي براي القاي حس تميزي و پاكيزگي به كاربر استفاده ميكرديم ،براي اين كار ما يك تركيب رنگ سرد را انتخاب كرديم ، تركيبي متشكل از سفيد غالب و رنگ آبي . اين سفيد كه عمدتا در كف و جداره ها تا ارتفاع ١٢٠ سانتي متري ديده ميشد از سراميك سفيد رنگي با رگه هاي توسي كم رنگ تشكيل شده بود كه علاوه بر رنگ روشنش ،سطح براق آن نيز اين حس پاكيزگي را دو چندان القا ميكرد !

براي ديوارها از ارتفاع ١٢٠ به بالا يك رنگ در نظر گرفته شد كه براي انتخاب آن نير دلايلي داشتيم ، رنگي مابين آبي و خاكستري روشن شايد مقداري متمايل به سبز ، اين رنگ از نظر ما همزمان چند حس را به كاربر فضا منتقل ميكند ، اين رنگ با خود همواره آرامش و سكوني را بهمراه دارد . علاوه بر اين همانطور كه پيشتر گفتيم اين رنگ حس تميزي پاكيزگي را نير به فضا ميدهد ، مضاف بر اين آبي رنگ تخصص و كاربلدي است و ميتواند حس اعتماد را براي مشتريان بهمراه داشته باشد .
مبلمان و كمد هاي موجود در كار همگي متناسب با ابعاد فضا طراحي شده و بصورت دست ساز ساخته خواهند شد ، در طراحي مبلمان يك رنگ كرم نيز بكار برده شده است كه هدف از آن ايجاد لكه هايي از رنگ گرم در طرح براي متعادل كردن هارموني رنگ موجود در فضا بوده است .

فلفل

فلفل

ملک این پروژه در نبش یکی از شلوغ‌ترین میدان‌های شهر خرم آباد قرار داشت.
مغازه‌ای متروکه با حدودا 9 متر مربع مساحت که کارفرما قصد داشت اونو برای فروش غذاهای فست فودی آماده کنه.
با توجه به متراژ پایین ملک و نیازمندی ‌های کارفرما باید حداکثر استفاده رو از فضا میبردیم. از این رو تصمیم گرفتیم وسایل پخت و پز از جمله فرها سرخ و .. رو به صورت سفارشی و متناسب با ابعاد فضا سفارش بدیم و بسازیم.
فضای پخت پز رو در انتهای مغازه قرار دادیم و با یک پارتیشن فلزی این فضا رو جدا کردیم بصورتی که دید از بیرون مغازه به این قسمت محدود شود.
دیوار روبروی فضای پخت رو برای میز کار در نظر گرفتیم، قسمت بالایی این دیوار و همچنین دیوار جانبی اون رو قفسه بندی کردیم تا حداکثر استفاده رو از دیوارها داشته باشیم.
برای کانال هواکش قسمت پخت، مجبور شدیم سقف رو برداریم و از اونجا کانال رو روی پشت بام ببریم.
ورودی مغازه بصورتی طراحی شد که دوتا یخچال ایستاده ویترینی کنار هم و در نمای مغازه قرار گرفتند، کنار یخچال ها کانتر فروش قرار گرفت.
کانتر رو با ورق فلزی ساختیم و زیر اون رو چند تا چرخ کار کردیم که هنگام عبور مرور بتونن جابه جاش کنن و همچنین دو تا ریل زیر اون کار شد که با باز شدن مغازه کانتر بیرون بیاد و بتونن موقع بستن مغازه اون رو داخل ببرن.
روی پیشونی مغازه تا ارتفاع دو متری یک تابلوی سرتاسری کار شد با رنگ نارنجی که لوگوی این مغازه کوچیک در این مسیر پر و رفت و آمد خودشو بخوبی نشون بده.
روبروی مغازه و کنار پیاده رو یک درخت چنار بزرگ سایه اندازی خوبی رو مغازه داشت، و عابرین هر از چندگاهی چند لحظه اونجا مکث میکردن، تصمیم گرفتیم دور درخت رو یک باغچه سنگی کار کنیم و روی لبه‌های اون، دور تا دور باغچه چندین ستون فلزی نصب شد که پایه هایی برای سوار شدن یک ورق فلزی زخیم باشن، ورقی با عرض 30 سانتیمتر در ارتفاعی نصب شد که نشیمنگاهی موقتی باشد برای عابران پیاده.

گلخیزان

درخواست کارفرما طراحی یک سفره‌خانه سنتی با ایجاد فضایی صمیمی و گرم در یک ملک متروکه باعث شد تا در‌کلیت فضا تغییراتی اساسی ایجاد کنیم.
ملک پروژه شامل دو ساختمان تقریبا متروکه با سقف‌های شیرونی بدون هیچ نورگیر و هیچ تاسیسات و تجهیزاتی که وسط یک باغ در کشیدگی طول زمین قرار گرفته بودند.
با توجه به محدودیت‌های مالی پروژه تصمیم گرفتیم یکی از ساختمان‌ها که عریض تر بود را به عنوان سالن اصلی و پذیرایی و قسمتی از ساختمان دوم را برای فضای خدماتی و آشپزخانه در نظر بگیریم.
جای‌گذاری شکل مستطیلی سالن پذیرایی بصورتی بود که در مجاورت طول ضلع بزرگتر سالن یک راهروی تقریبا عریض  مابین سالن و ملک همسایه وجود داشت. در مرز همسایگی و در طول سالن از ابتدا تا انتها باغچه‌هایی ایجاد شد و پوشش گیاهی مناسبی به همراه‌گل‌های رونده و زیبایی در‌آن‌ها کاشتیم.
داخل سالن سکوهایی با مصالح بنایی برای نشیمن‌ها ساخته شد.
سکوها چسبیده به دیوار در طول سالن روبروی هم قرار گرفتند، و روی دیوار بازشوهایی عریض برای هر کدام از سکوها ایجاد شد. پنجره‌ها هم نور مناسب رو به فضا میدادن و هم منظره ‌ای فوق‌العاده زیبا برای داخل سالن ایجاد میکردند.
چیدمان سکوها به صورتی بود که در تراز‌های مختلف ارتفاعی کار شده بودن وبرای رسیدن به هر سکو باید پله‌هایی رو بالا و یا پایین میرفتیم.
در مرکز سالن چندین باغچه مربع شکل کار شد که هم باعث تنوع فضایی میشد و منظر خیلی زیبایی داشتن.
سقف کاذب زیر شیرونی سالن که تقریبا پوسیده بود و قابل ترمیم نبود رو برداشتیم و با کمترین هزینه و مرتب کردن سازه شیرونی و رنگ زدن پروفیل‌های اون سقف مناسبی ایجاد کردیم. نورپردازی به صورت متمرکز با چراغ‌های پرتابی روی سازه‌های سقف نصب شدند.
فضای بیرونی سالن جلوی ورودی چندین سکو برای دورهمی و استفاده از هوای آزاد در نظر گرفته شد.
روبروی نشیمن های حیاط بیرون فضایی برای باربیکیو و همچنین اتاقکی پشت اون به عنوان چایخانه طراحی شد که این فضا همزمان هم سفارشات کبابی داخل را انجام میداد و هم چای آتیشی رو آماده میکرد که به نشیمن‌های بیرون خدمات میداد.