دفتر اداری مجتمع نیوشا

طراحی دفتر نیوشا از اون پروژ‌ه‌هایی هست که برای همه معمارها کار بسیار جذابیه، چرا که قرار بود از یه فضای بلا استفاده و کاملا پرت یا نهایتا انباری، یک دفتر کار برای کارفرما طراحی کنیم.
این فضا جزئی از یک مجتمع مسکونی 100 واحده بود. مجتمع در تراز پایین خود دارای پارکینگی در دو طبقه بود که این طبقات با دو وید وسیع به هم متصل می‌شدند.
در تراز اول همجوار با پارکینگ‌ها و مشرف به معبر چندین واحد تجاری وجود داشت که روی این واحدها و همتراز با طبقه بالایی پارکینگ، فضایی مسقف و انبار گونه وجود داشت که نسبتا متراژش هم زیاد بود.
تصمیم گرفتیم این فضا رو برای دفتر کار کارفرما که در واقع صاحب مجتمع هم بود در نظر بگیریم.
دیوار مشترک بین دفتر و وید‌های پارکینگ ها رو برداشتیم جوری که فضاهای ما کاملا غرق در نور شدند.
فضای لابی و اتاق منشی رو وسط قرار دادیم، با پنجره‌های قدی مشرف به ورودی. چون فضا نور خیلی مناسبی داشت فرصت ایجاد یک دیوار سبز رو داشتیم که جلوه‌ی زیبایی به فضا می‌داد.
اتاق مدیریت با جداره‌ی شیشه‌ای عریضی همجوار با اتاق منشی تعبیه شد و همچنین بازشوهای قدی مشرف به وید پارکینگ که کنترل ورود خروج رو خیلی راحت‌تر می‌کرد. در اتاق مدیریت فضاهای جلسات خصوصی و میز کنفرانس رو در نظر گرفتیم.
یک اتاق برای تیم فنی کارفرما در نظر گرفتیم که یک میز طولی شش کاربره برای کارهای تیمی و گروهی در مرکز اون طراحی شد.
یک راهرو که در انتهای اون یک پنجره کوچیک قرار داره ما رو به فضای آبدارخانه و سرویس می‌رسونه که کاملا از فضای کار‌ مجزا هستند

ساعت فروشی امجدی

این پروژه یک مغازه 45 متری است با نیم طبقه‌ای 15 متری که باید برای فروشگاه مولتی برند ساعت طراحی می‌شد.
مغازه استیجاری است. معمولا در کارهای تجاری که ملک استیجاری هست، یک مسأله و چالش مشترک در کار وجود دارد که محدودیت‌هایی برای طراحی فضا ایجاد می‌کند.
اینکه کارفرما درخواست دارد در بهینه‌ترین حالت ممکن کمترین هزینه را روی بدنه‌ی اصلی ملک داشته باشد و بودجه مورد نظر، روی آبجکت‌هایی که قابل جابه‌جایی هستند هزینه شود که در صورت جابه‌جایی مغازه بتواند وسایل داخل فضا را به ملک بعدی منتقل کند.
از دیگر چالش‌های کار این بود که تیم ما حق تخریب یا تغییر اساسی در وضع موجود رو نداشت.
سقف کاذب مغازه از تایل‌های پی‌وی‌سی کار شده بود که از لحاظ بصری هم عنصری زائد و زشت بودند و هم نامناسب برای کانسپت اصلی کار.
تصمیم گرفتیم تایل‌ها رو برداریم و سقف وافل بتنی زیرش رو با کمترین هزینه و اصلاحت خیلی کم مرتب کنیم و حفظش کنیم.
سرامیک طرح بتن کف رو حفظ کردیم و دیوارها رو فقط رنگ زدیم.
با توجه به اینکه نمیشد روی بدنه بیرون نما تابلو کار کرد پیشونی نیم طبقه فرصت خیلی خوبی بود برای اجرای تابلوی اصلی.
پیشونی رو شاسی کشی کردیم و روی اون رو با ام‌دی‌اف خام کاور کردیم و رنگ زدیم و همین شد تابلوی اصلی مغازه.
پله‌ی انتهای مغازه رو نه میتونستیم حذف کنیم و نه میشد اونو حفظ کرد. روی پله و بدنه پله رو هم با ام‌دی‌اف خام کاور کردیم و رنگ زدیم. زیر پله شد انبار جعبه‌های ساعت و جلوی اون کانتر فروش رو کار کردیم.
کنار کانتر در نقطه شروع پله یک آیینه قدی با نورپردازی متمرکز تعبیه شده برای پرو ساعت.
با توجه به عرض کم‌ مغازه چیدمان ویترین‌ها در طول کشیدگی مغازه شکل گرفت تا کاربر به راحتی بتواند در فروشگاه حضور یابد قدم بزند و در حرکت او برای دید مسلط به ویترین‌ها هیچ تداخل و مزاحمتی ایجاد نشود.
با بودجه محدودی که داشتیم مجبور بودیم ویترین‌ها رو خودمون بسازیم که هزینه‌ها را تا حدود زیادی کنترل کنیم، پایه ویترین‌ها پروفیل آهنی و بدنه اون رو با ام‌دی‌اف معمولی و قسمت نمایش رو شیشه 8میلیمتر در نظر گرفتیم.
شیشه روی ویترین‌ها برای نمایش بهتر ساعت‌ها به صورت مورب طراحی شده و همچنین پایه‌های فلزی بصورتی اجرا شده که هم وزن بالای ویترین رو تحمل کنن و هم جلوی ویترین پاگیر نشود.
ویترین‌های جلوی ورودی مغازه، استندهای وسط مغازه و قفسه‌های روی دیوار رو با ام‌دی‌اف خام کار کردیم و هیج رنگی رو به اون‌ها نزدیم تا هزینه ساخت رو حتی نسبت به ویترین‌های اصلی پایین‌تر بیاریم.
با وجود تمام محدودیت‌های پروژه، این کار در نهایت تواضع خود از زیباترین و جذاب‌ترین کارها برای دفتر ما شد.

طلا فروشی هیرا

لوکیشن‌ طلا فروشی هیرا و همچنین متراژ خیلی پایین اون از اصلی‌ترین چالش‌های این پروژه بودند.
مغازه در یک مسیر کاملا پرتردد قرار داشت. زیربنای اون کمتر از 10 متر بود با یک نیم طبقه داغون و بدون دسترسی که البته یک متر پیش آمدگی در مغازه داشت‌.
ارتفاع مغازه حدودا 5 متر میشد، البته ورودی مغازه تا ارتفاع 2.5 متری شیشه سکوریت کار شده بود و بالای اون دیوار چینی شده بود.
این بنای قد بلند فرصت خوبی برای ارتباط گرفتن درون خود با فضای شهر داشت‌.
کل ورودی رو برداشتیم و تا زیر سقف و در ارتفاع 5 متر رو شیشه کار کردیم.
سازه ویترین و در ورودی از جنس پروفیل آهنی کار شد و داخل فرم‌هاش شیشه شفاف ضد گلوله نصب شد.
بدنه زیرین ویترین و همچنین کانتر فروش از سرامیک اسلب انتخاب شد تا این اتصال از بیرون به درون تقویت شود.
سقف‌ها و پیشونی نیم طبقه با ترکیب رنگ انتخاب شده تبدیل به هویت و معرف این پروژه شده و تابلوی اصلی ما روی پیشونی نیم طبقه نصب شد.
زیر فضای نیم طبقه با یک پارتیشن تمام فلز به دو قسمت تقسیم شده، یک قسمت کاملا پرایوت برای آبدارخانه و همچنین دسترسی به نیم طبقه.
و قمست دیگر که در خدمت فضای کل بود به رنگ تیره رنگ آمیزی شد. یک کنسول و آیینه بزرگ و همچنین نور پردازی متمرکز روی سوژه، هر کاربری رو وسوسه میکرد تا خودشو توی موقعیت قرار بده و خریدشو پرو کنه.

پنت هاوس جوانمرد

این پروژه برای تیم ما کاری بسیار خاص و در عین حال عجیب و فان بود. آقای جوانمرد یک واحد مسکونی کلید اول (ساختمان نوساز که هنوز برای مستقر شدن تجهیز نشده) در طبقه ششم یک آپارتمان رو خریداری کرده بود که پس از چند هفته بررسی از ساختمان متوجه شده بود که ملک قابل سکونت نیست.
در این ملک 250 متر مربعی هیچ زاویه قائمی  وجود نداشت، شکل هندسی اتاق‌ها به صورتی بود که با گذاشتن تخت‌خواب مسیر رفت وآمد مسدود میشد. سرویس بهداشتی ترکیبی، بدون هیچ پارتیشنی مابین حمام و توالت، به صورتی طراحی شده بود که باید از روی سنگ توالت رد میشدیم و به حمام می‌رسیدیم. آشپزخانه در انتزاعی‌ترین شکل هندسی خود بدون فضای کافی برای اجرای کابینت و فضای وسیع رها شده‌ی هال، که بیشتر مناسب اجرای مراسمات و جشن‌ها بود تا نشیمن یک خانه.
شروع پروژه با تخریب تمام فضاها و لخت شدن کامل داخل این ملک بر مبنای چند خواسته و معیار مشخص بود. عواملی همچون طراحی استاندارد فضاها، سیر‌کولاسیون ارتباطی بین فضاها، تداوم بصری و ارتباط درون بنا با دو حیاط مستقر در دو گوشه ملک، تامین نور مناسب کل فضاها از سه جهت نورگیر اون، رفع زوائد بصری و زوایای غیر قائم و همچنین ایجاد فیلترهای عملکردی درون بنا.
حیاط‌ها فرصت بسیار مناسبی برای کیفیت دادن به فضاهامون ایجاد کرد.
در حیاط اصلی مشرف به خیابان ساحلی و رودخانه باغچه‌های طویلی کار شد که فضای پذیرایی و آشپزخانه با پنجره‌های قدی در ارتباط با اون بودن.
اتاق مستر مفصلی کنار حیاط پشتی قرار گرفت که این اتاق هم با پنجره‌های قدی و عریض با اون ارتباط مستقیم داشت، به درخواست کارفرما اتاقک کوچکی درون مستر برای قفسه‌های کتاب و همچنین میز کاری طراحی شد.
حمام و سرویس بهداشتی در مسیر فیلترهای ایجاد شده قرار گرفتند که برای هرکدام پنجره‌ای برای تهویه و تامین نور تعبیه شد. پنجره حمام کنار وان قرار گرفت تا علاوه بر تامین نور ویو مناسبی از کوه‌های اطرفا و رودخانه داشته باشد.
یک اتاق خواب دیگر نیز بلافاصله پس از ورودی اصلی به هال به صورتی در کنار این فضا قرار گرفت که از هال به اتاق هیچ دید و اشرافی نبود. اتاق نور مناسب جنوب می‌گیرد و در انتهای اتاق فضای کلوزتی تعبیه شده.
آشپزخانه در‌ مرکز خانه و در ارتباط مستقیم با هال و حیاط اصلی به صورتی طراحی شده که با کمترین متراژ بهینه ترین حالت ممکن را دارد و تمام تجهیزات در اون جای گرفتند و فضا کاملا غرق در نور شده

ساختمان مسکونی مخروطکار

هميشه شرايط ايده آلي براي خلق يك اثر معماري وجود ندارد ! ، هرپروژه محدوديت هاي خاص خود را دارد يا شايد بهتر باشد كه مطلب را اينگونه مطرح كنيم كه هر ساختمان مسائل خاص خود را دارد و به منظور و هدف خاصي ساخته ميشود !
اين پروژه كه يك پروژه مشاركتي بين يك شركت خصوصي و يك سازمان دولتي است
و تصميم گيري هاي اوليه ، طراحي و معماري آن طبق روال معمول پروژه هاي دولتي انجام شده ، ولي پيمانكار اين ساختمان كه از شركت هاي ساختماني با سابقه استان لرستان است تصميم ميگيرد حداقل براي طراحي نما به يك تيم معماري مراجعه كند .
ساختمان در مرحله ي اجراي اسكلت به ما ارجاع داده شد ، قبل از شروع از ما خواسته شد كه طبق توافق شركا بايد نماي ساختمان تركيبي از سنگ و آجر باشد ، و مابقي كار به تيم ما سپرده شد ،
خوشبختانه هنوز هيچ ديوار چيني انجام نشده بود و از طرف كارفرما اين اجازه به ما داده شد تا پلان هاي داخلي را تا اندازه اي كه اسكلت به ما اجازه ميداد دستكاري كنيم ! اين دستكاري در پلان عمدتا شامل استاندارد سازي فضاهاي داخلي ميشد و به خاطر اسكلت كار شده امكان دخل و تصرف بيشتر در حجم كلي كار براي ما فراهم نبود .
در ادامه يك طراحي داخلي ديفالت هم براي واحد ها در نظر گرفته شد كه در صورت تمايل خريداران واحدها امكان اجراي آن فراهم باشد ،

در طراحي نماي اين ساختمان اولين مساله اي كه مدنظر ما بود ايجاد پنجره هايي با حداكثر مساحت ممكن بود ، پنجره هايي با okb ٤٠ سانتي متري و ارتفاع ٢ متر ، قيد افقي در ساختار اين پنجره ها وجود ندارد و براي تامين امنيت اين پنجره يك نرده فلزي در جبهه ي بيروني پنجره ها در نظر گرفته شده كه تا ارتفاع ٩٠ سانتي متر از كف ادامه پيدا ميكند . اين نرده در قسمت بازشو پنجره ها سي سانتي متر نيز پيشروي افقي رو به بيرون دارند ، يك كادر سنگي بيست سانتي متري نيز دور پنجره ها در نظر گرفته شده كه علاوه بر زيبايي كه به پنجره ها داده تا حدودي از پنجره محافظت ميكند .
متريالي كه براي جداره هاي نما در نظر گرفته شده شامل يك مدل آجر نسوز سفيد رنگ و سنگ سفيد چيني ازنا ميباشد، و به سادگي هرچه تمام تر بدون هيچ آرايه و اضافاتي در جداره كار شده اند و در خدمت ايجاد حجم كلي اين ساختمان هستند ، اهداف اصلي در طراحي نماي اين ساختمان را ميشود موارد زير برشمرد ؛ رسيدن به طرحي با كمترين هزينه در عين حال زيبايي قابل ارائه ، امكان اجرا با نيروهاي اجرايي دردسترس ، رعايت استانداردها و ضوابط ، كار در چهاچوب توافقات انجام شده بين شركا ، اجرا با حداكثر سرعت ممكن و استفاده از مصالح دردسترس و بومي ، استفاده از مصالحي با كمترين ميزان جذب گرما با توجه به رنگ روشن اين مصالح ، اجراي سنگ در قسمتهاي پاييني و پوشش تمام جداره طبقات در ارتفاع هاي بالاتر با آجر و بالابردن ايمني ساختمان ازين جهت .

طراحي اين پروژه از جهاتي براي ما تجربه ي
ارزشمندي بود ! چراكه اين پروژه با بازخوردهاي متناقض زيادي از جانب شهروندان و مخاطبان ما همراه بود !
گروهي از مخاطبان از سادگي و بهينه بودن اين كار لذت ميبردند و گروهي بيان ميكردند كه كار برايشان خسته كننده است و از ما انتظار كاري پرهيجان تر و شلوغ پلوغ تر را داشتند ، واقعيت امر اينست كه از نظر ما ارائه يك آلترناتيو مينيمال و فانكشنال براي اين پروژه بسيار كار هوشمندانه اي بود چرا كه شرايط پيچيده ي اين پروژه پذيراي چيز ديگري نبود ! كارفرماهاي اين پروژه دو مجموعه بودند كه قطعا در هركدام ازين مجموعه افرادي با نظرات متفاوت حضور داشتند ، تعهدات و قراردادهايي بين اين دو گروه رد و بدل شده بود و همه ي اين عوامل در به وجودآمدن آلترناتيو نهايي اثر گذار بودن، در اينطور شرايطي طرح پيشنهادي نميتوانست بر اساس سليقه فردي يا يك كانسپت خاص پيش برود ، بلكه بايد طرحي ميبود كه براي جز به جز آن دلايل فني و واضحي ارائه ميشد ، منظور از دلايل واضح شايد دلايلي باشد كه بتوان آنها را بصورت كمي بيان كرد ! طرحي كه بر اساس استانداردها ، ضوابط فني ، طرحي در چهارچوب توافقات انجام شده ، طرحي منطبق بر وضعيت سازه اي موجود ، شايد مهم تر از هرچيز مساله اي مالي پروژه بود كه اثر گذار بود ، در شرايط موجود هرگونه هزينه تراشي براي كار عملا نميتوانست رضايت گروه هاي كارفرما را جلب كند بلكه كار زماني ميتوانست مهر تاييد را بگيرد كه از لحاظ مالي نيز پيشنهاد ارائه شده نسبت به هزينه هاي متداول بازار مقرون به صرفه تر باشد ،
مصالح پيشنهادي مصالح ارزاني بودند و طرح ارائه شده از هيچگونه پيچيدي برخوردار نبود و اين نكته خود موجب كمتر شدن دستمزد نيروهاي اجرايي و در عين حال افزايش سرعت اجرا ميشد . بعد از تمام مسائل ذكر شده بايد به اين نيز اشاره كرد كه ركن زيبايي همواره ركن لاينفك معماريست و در پيچيده ترين شرايط نيز همواره از معمار اين انتظار مي رود كه پيشنهادش با تمام تدابيري كه دارد بايد زيبا هم باشد و ما نيز تمام تلاش خود را در اين راستا انجام داده ايم .

کافه هما

اين پروژه يكي از اولين كارهاي دفتر ما بود،كافه براي عموم مردم يك فضاي فانتزي وجذاب است واكثر معمارها آرزو دارند درطول عمرحرفه اي خود اين فرصت برايشان مهيا شود كه يك كافه طراحي كنند  ،ما كه از دوران دانشجويي اين آرزو برايمان برآورده شده بود پيشنهاد طراحي اين كافه ازجهاتي ديگر برايمان جذابيت داشت! اينبار قراربود كافه اي را درشهر و محدوده زندگي خودمان طراحي كنيم! اين كافه قراربود دركنارپارك و درياچه ي كيو شهر خرم آباد ساخته شود! جايي كه تمام آدمهاي اين شهر در سانت به سانت آن خاطراتي دارند از كودكي، نوجواني وجوانيشان! ما اكنون قرار بود كيفيت وامكان جديدي براي اين ميعادگاه مان ايجاد كنيم! براي خودمان ،براي دوستانمان! براي هم دوره هايمان، براي ازما كوچكترها……

يك حس مشترك بين بچه هاي دفتر ما وجود دارد كه عليرغم اينكه ما درطي اين ساليان چندين كافه و رستوران ديگر  رانيزساخته ايم ولي كافه هما چيز ديگريست!

حسام زماني كارفرماي دوستداشتنی اين پروژه كه بسيار در خلق اين فضا با ما همكاري داشتند  و اگر موفقيتي درانجام پروژه حاصل شد قطعا برآمده ازتعامل درست بين تيم معماري ما وكارفرما بود.

 ما كه در آن دوران تازه با آموزه هاي پيتر زومتور  سوييسي آشنا شده بوديم ومفهوم اتمسفروحس مكان برايمان بسيار جذابيت داشت!  بسيار مصمم بوديم كه آموزه هاي جديدمان را در پروژه جديدمان بكار بگيريم!

احساسي كه  مصالح به فضا ميدادند بسيار  براي ما مهم بود! اين كه قراربودفرمها ومصالح  دراين پروژه درراستاي  تعريف اتمسفر و كاربري كه مدنظر ما بود قرار  بگيرند! اينكه قراربود يك محفل گرم و صميمي ، يك كافه شلوغ پلوغ، يک جايي براي جمع شدن اكيپ ها و محفل هاي چندنفره باشد ،يه فضاي مدرن و امروزي باشد و لي حس پس زننده اي دركارنباشد! يك فضاي خيلي صميمي وخودماني….

چوب گردو، آهن زنگ زده!  گل هاي سبز، رنگ سبز گرم كاشي ريزهاي پشت بار، رنگ سبز گرم ديوارها ، نورپردازي گرم ،سيركولاسيون ،تحرك و پويايي برنامه ريزي شده براي اين فضا،همه وهمه كنارهم قرارگرفتند كه اين حس واين اتمسفررا براي ما ايجاد كنند.

بسيار تلاش كرديم كه فضايي را دراين كافه به وجود بياوريم كه آدم ها خيلي راحت نزديك هم بشينند!  بلند بلند حرف بزنند بدون اينكه بترسند كه صدايشان ميز بغلي را اذيت ميكند!  ما ميخواستيم اتمسفر كافه یخ آدمها را آب  كند!

به همت حسام عزيز چراغ كافه هما چندساليست كه روشن است وهرازچندگاهي سري به آن ميزنيم ،براي ما هميشه تازه است ،هميشه خستگي دركن است،راستي حسام هم به تازگي صاحب يک دخترشده است، هماخانم  …..

کافه رز

سایت این پروژه یک مغازه 45 متر مربعی استیجاری بود و در همکف یک ساختمان دو طبقه قرار داشت که تا قبل از ورود ما به عنوان سوپر مارکت فعالیت میکرد و هیچگونه زیرساخت یا تأسیسات و تجهیزاتی برای کافه شدن در آن وجود نداشت.
به درخواست کارفرما یک آشپزخانه مفصل برای پخت و پز غذاهای فست فود به پروژه اضافه شد که هم محدودیت فضایی و هم چالش تامین هواکش هود برای طرح ایجاد میکرد.
علاوه بر آشپزخانه فضای یک بار یک سرویس بهداشتی، فضایی برای vip و سالن اصلی پذیرای باید تعبیه می‌شد.
با توجه به شکل هندسی مغازه در ضلع انتهایی آن فضای بار در وسط قرار گرفت مشرف به سالن اصلی. در سمت چپ آن سرویس بهداشتی و سمت راست بار، آشپزخانه با پنجره‌ای برای تحویل غذا به سالن دار طراحی شد.
با توجه به موقعیت قرارگیری آشپزخانه برا تامین هواکش هود آن دو لوله فلزی به قطر 50 سانتیمتر از آشپزخانه به داخل فضای سالن اصلی و به بیرون روی نمای مغازه اجرا شد و سپس از روی نمای ساختمان تا روی پشت بام کشیده و با رنگ زرد نقاشی شدن.
با توجه به محدودیت‌های مالی پروژه متریال‌های استفاده شده عموما سیمان لیسه، آجر سه سانتیمتر نما و رنگ انتخاب شد.
سکوی نشیمن فضای vip با مصالح بنایی ساخته شد و روی آن تشک قرار گرفت. میزها و عسلی‌ها با پروفیل آهنی و صفحه میز شیشه انتخاب شد.
در قسمت vip و همچنین سالن اصلی دو پنجره عریض طراحی شد که نور فضاها رو به صورت کامل تامین میکرد‌.
در پیاده رو باغچه‌هایی در طول کشیدگی مغازه تعبیه شد که به گل‌های رز زرد مزین شده

عالی نژاد

عالی نژاد

این ساختمان چهار طبقه در مرحله‌ای به ما ارجاع شد که کارفرما اسکلت ساختمان و دیوار چینی‌های دور ساختمان را انجام داده بود.
به دلیل عدم برنامه‌ریزی‌های پیش از اجرا، کارفرما در این مرحله به این نتیجه رسیده بود که برای ادامه کار باید به یک معمار مراجعه کند.
به درخواست کارفرما یک واحد مجزا روی پیلوت و یک واحد دوبلکسی روی این دوطبقه باید طراحی می‌شد.
ملک جنوبی بود و معبر اصلی در شمال ساختمان قرار داشت. در جهت جنوب دو متر حیاط خلوت وجود داشت.
خوشبختانه دستگاه پله و آسانسور در وسط ملک جای‌گذاری شده بود و برای تقسیم فضاها فرصت مناسبی ایجاد کرده بودن.
تصمیم گرفتیم آشپزخانه ‌ها رو قسمت جنوب ملک کار کنیم که نور مطلوب‌تری میگرفتن و کنار اون ها تراس‌های عمیقی تا مرز دیوار باکس پله ایجاد کنیم.
با عمق دادن به تراس‌ها هم فضای با کیفیت و قابل استفاده‌ای برای دورهمی‌های خصوصی بوجود اومد و هم ارتباط آشپزخانه با بازشوهای قدی و عریض با تراس شکل گرفت.
فضای پذیرایی و نشیمن در مرکز قرار گرفتند، خواب‌ها و حمام در قسمت شمالی زمین.
از چالش‌های اصلی پروژه ارتباط عمودی بین طبقات واحد دوبلکسی بود.
اینکه ملک یک باکس پله اصلی داشت و در این واحد باید یک پله دیگر بصورتی کار می‌شد که هم ارتباط عمودی رو داشته باشیم و هم پرت فضا به حداقل ترین حال خودش می‌رسید.
وید در نظر گرفته شده برای پله دوم دقیقا روبروی باکس پله اصلی بود
پله ‌ها رو در سه شمشیری جوری چیدمان کردیم که کمترین پیشروی رو داخل فضا داشته باشن. و طراحی اونها به شکلی معلق بود ، از یک طرف به دیوار و طرف دیگر با سیم بوکسل از سقف آویز میشدن.
در  لول اول واحد دوبلکسی آشپزخانه و تراس و پذیرایی جای گذاری شدن و در لول دوم اتاق‌های خواب،یک نشیمن خصوصی بزرگ، یک آبدارخانه دقیقا در مرکز و روبروی پله معلق، و یک تراس بزرگ در قسمت جنوبی.
به درخواست کارفرما روی پشت بام ساختمان باغچه‌های دور تا دور شکل گرفتن و در مرکز اونها یک آلاچیق طراحی شده

امجدی هاوس

خانه آقای امجدی

این خانه ویلایی دو طبقه که قبلا طبقه بالای اون توسط تیم ما بازسازی شده بود حدودا 300 متر زیربنا داشت.
جناب امجدی از ما خواستن طبقه همکف این خونه رو که حیاط فوق العاده ای هم رو به جنوب داشت بازسازی کنیم.
ساختمان بلافاصله پس از درب ورودی یک سالن وسیع و یکدست داشت. در انتهای اون آشپزخانه قرار می‌گرفت که با پارتیشن‌‌های سلبی از سالن جدا شده بود و بالای آشپزخانه وید نورگیر عریضی نصف آشپزخانه رو در برمیگرفت. آشپزخانه با اینکه بسیار عریض بود و متراژ زیادی داشت ولی کارفرما از فضای کم و ناکارآمد اون بسیار شاکی بود.
اتاق‌های خواب در قمست غربی بنا بصورت اتوبوسی پشت سر هم قرار داشتند یک اتاق از نورگیر بالای آشپزخانه و اتاق دیگر از حیاط نور میگرفتند.
چالش و محدودیت اصلی پروژه سیستم سازه‌ای ساختمان و همچنین درخواست‌های کارفرما بود که نمیخواستند در جای‌گذاری اتاق‌ها تغییری ایجاد شود.
موضوع اصلی و مهم که برای ما مطرح بود تقسیم فضایی این سالن بزرگ در بهینه ترین حالت خود با کمترین پرت فضا، که همزمان باید یکدست بودن و میدان دید وسیع اون هم‌حفظ میشد.
تصمیم گرفتیم که فضاها رو نه با پارتیشن‌های سلب که با ایجاد اختلاف تراز در فضاهای مختلف و همچنین حرکت سقف‌های کاذب و چندین دیوار بریده بریده که منجر به تقسیم فضا شده و همزمان دارای ترنسپرنسی مابین فضاها هستند، استفاده کنیم.
ورودی با یک جاکفشی و قفسه فلزی از دیگر فضاها مرزبندی شد تا مستقیما وارد سالن نشویم. کنار ورودی، فضای پذیرایی رو از دیگر فضاها جدا کردیم و چند پله اونو پایین تر بردیم به صورتی که تراز کف اصلی 50 سانتیمتر‌ بالاتر از پذیرایی قرار میگرفت.
پذیرایی با یک پنجره عریض قدی با حیاط ارتباط مستقیم داشت.
آشپزخانه از کف اصلی دو پله بالاتر قرار میگرفت، فضای اصلی آشپزخانه در زیر وید نورگیر طراحی شد. یک میز صبحانه خوری همتراز با آشپزخانه و در امتداد کابینت‌ها، هم‌مرز با فضای هال روی سکویی طراحی شد.
در انتهای غربی آشپزخانه فضایی برای میز غذا خوری تعبیه شد که بالاترین تراز فضاها را داشت، این فضا با آشپزخانه ارتباط مستقیم داشت و ورودی اصلی اون از قسمت هال با یک قوس نیم دایره تعریف شد.
فضای مابین غذاخوری و پذیرایی که عرض کمی داشت برای تلویزیون در نظر گرفته شد که میتونستیم یه چستر روبروی اون قرار بدیم.
در فضای حیاط جای دو تا پارک ماشین و همچنین یک آلاچیق با سقف متحرک در نظر گرفته شد و دور تا دور آلاچیق رو باغچه کار کردیم.
نمای ساختمان با کمترین هزینه ممکن با ملات سیمان تگری اندود شد و روی اون رو با رنگ نمای نانو عایق کردیم

دکتر داوودی

مطب دندانپزشکی دکتر داوودی

اين پروژه ي با وجود مساحت كمش چالش هاي جالبي براي ما داشت ، يك مطب دندان پزشكي شخصي براي دوست عزيزمان آقاي دكتر داوودي .
اولين مساله ي پيش روي ما ضوابط و مقرراتي بود كه سازمان علوم پزشكي براي مطب هاي خصوصي تعريف كرده بود و الزاما بايد مو به مو رعايت ميشدند ، البته ما همواره نگاهمان به ضوابط و مقررات نگاه مثبتي است و سعي ميكنيم به چشم محدوديت و مانع به آنها نگاه نكنيم !

مساله ي دوم ذهنيتي بود كه عموم مردم از دندانپزشكي ها داشتند ! عموما مردم نسبت به بهداشت و نظافت مطب هاي دندانپزشكي در مقايسه با ديگر فضاهاي درماني حساسيت بيشتري دارند ! شايد دليلش شايعات و داستانهايي است كه مردم درمورد دندانپزشكي ها نقل ميكنند ، علي الخصوص كه در شهرهاي كوچك افرادي بصورت غيرمجاز به كار دندان مشغول هستند و شايد اين حساسيت ايجاد شده بيشتر متاثر از فعاليت اين دست افراد باشد.
لذا ما بايد در طراحي معماري اين فضا از تكنيك هايي براي القاي حس تميزي و پاكيزگي به كاربر استفاده ميكرديم ،براي اين كار ما يك تركيب رنگ سرد را انتخاب كرديم ، تركيبي متشكل از سفيد غالب و رنگ آبي . اين سفيد كه عمدتا در كف و جداره ها تا ارتفاع ١٢٠ سانتي متري ديده ميشد از سراميك سفيد رنگي با رگه هاي توسي كم رنگ تشكيل شده بود كه علاوه بر رنگ روشنش ،سطح براق آن نيز اين حس پاكيزگي را دو چندان القا ميكرد !

براي ديوارها از ارتفاع ١٢٠ به بالا يك رنگ در نظر گرفته شد كه براي انتخاب آن نير دلايلي داشتيم ، رنگي مابين آبي و خاكستري روشن شايد مقداري متمايل به سبز ، اين رنگ از نظر ما همزمان چند حس را به كاربر فضا منتقل ميكند ، اين رنگ با خود همواره آرامش و سكوني را بهمراه دارد . علاوه بر اين همانطور كه پيشتر گفتيم اين رنگ حس تميزي پاكيزگي را نير به فضا ميدهد ، مضاف بر اين آبي رنگ تخصص و كاربلدي است و ميتواند حس اعتماد را براي مشتريان بهمراه داشته باشد .
مبلمان و كمد هاي موجود در كار همگي متناسب با ابعاد فضا طراحي شده و بصورت دست ساز ساخته خواهند شد ، در طراحي مبلمان يك رنگ كرم نيز بكار برده شده است كه هدف از آن ايجاد لكه هايي از رنگ گرم در طرح براي متعادل كردن هارموني رنگ موجود در فضا بوده است .